شرمنده دکتر!!!!

ساخت وبلاگ
آدم باید همیشه حواسش به خودش باشد.آن قدر درگیر یک نفر نشود که خودش را فراموش کند. خود واقعی آدم که فراموش بشود چیز بدی است! بعد که درگیری و تلاطم تمام شد و دلت هوس خودت را کرد می بینی که نیستی... یا ش شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 239 تاريخ : شنبه 18 اسفند 1397 ساعت: 18:30

از زمزمه دلتنگیم از همهمه بی زاریم نه طاقت خاموشی نه تاب سخن داریم آوار پریشانی است رو سوی چه بگریزیم؟ هنگامه ی حیرانی است خود را به که بسپاریم؟ تشویش هزار "آیا" وسواس هزار "اما" کوریم و نمی بینیم ورن شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 269 تاريخ : شنبه 18 اسفند 1397 ساعت: 18:30

این چند وقتی که حسابی درگیر تدارکات مراسم عروسی هستیم تجربه های خوبی به دست آورده ام که شدیدا مایلم درمیان بگذارم باشد تا دیگران مثل ما طی این فرایند سخت و فشرده اما شیرین اذیت نشوند. اول اینکه به ن شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 263 تاريخ : شنبه 18 اسفند 1397 ساعت: 18:30

خیلی وقت است ننوشتم! نه در دفترم و نه در وبلاگ! آن قدر ننوشتم که وقتی چند خط بیشتر می نویسم دستم درد می گیرد، وقتی هم که می خوانم نوشته هایم را،خوشم نمی آید! حس خیلی بدی است! اینکه الان دوباره دفترم شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 247 تاريخ : شنبه 18 اسفند 1397 ساعت: 18:30

خیلی چالش برانگیز است!یا باید خیلی با تجربه بود و یا خیلی باهوش برای موفقیت در این موضوع. گاهی پیش آمده که واقعا ناراحت و افسرده ای، دل گیری از همه ی عالم، حوصله حرف زدن نداری با هیچکس و خلاصه منت شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 231 تاريخ : شنبه 18 اسفند 1397 ساعت: 18:30

چند وقتی می شد که رمان نخوانده بودم. نه به این معنی که رمان شناس و رمان خوان حرفه ای هستم...گاهی اگر وقت باشد و حوصله دنبال کردن یک داستان و درگیرشدن شبانه روزی با ان را داشته باشم. تعطیلات بین دو ترم بود و بعد از آن درگیری بزرگ با امتحانات هوس کردم کتاب بخوانم از نوع رمان و غرق کنم خودم را در یک دنیای دیگر... اصلا بشوم یک انسان دیگر و برای مدتی بیرون از دن شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 235 تاريخ : جمعه 3 فروردين 1397 ساعت: 18:26

چه ساده عاشقت شدم

چه سخت دل سپردمت

تمام لحظه های من

پر از حضور و بودنت

تو بهترین بهانه ای 

برای زنده بودنم

تو شعر عاشقانه ای

که با یقین سرودمت


تو افتاب روشنی 

میان تیره ی دلم

همان طلوع زندگی

که صبح می کند رخت


نشسته روبروی من

ز عشق می کند سخن

قرار برده از دلم

صدا و لحن صحبتت


میان کوچه های شهر

بگیر دست سرد من

چرا که گرم می شود

ز آتش محبتت

........


مهرنویس:)

شرمنده دکتر!!!!...
ما را در سایت شرمنده دکتر!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrnevis0 بازدید : 246 تاريخ : جمعه 3 فروردين 1397 ساعت: 18:26